نتایج جستجوی عبارت «غلامرضا نگهداری کوشکک آباده طشک دبیرستان آیت‌الله طالقانی کربلای 5 شلمچه‌ ۱۳۶۱/۱۲/۱۶ ۱۳۶۵/۴/۱۸ ۱۳۶۵/۱۰/۲۹ ۱۳۶۵/۱۰/۹ ۱۳۶۵/۱۰/۱۴» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
زندگینامه آزاده و جانباز رمضان عجم زاده
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
رمضان عجم‌زاده فرزند بهروز، در فروردین ماه سال 1347در خانواده‌ای مذهبی، متدین و کشاورز در آباده طشک بدنیا آمد. دوران تحصیلات ابتدائی را در دبستان هجرت‌شروع نموده و با موفقیت گذراند. پس از پایان دوران ابتدائی بعلت مشغله کاری و مشکلات زندگی ترک تحصیل کرده و همراه پدر به کشاورزی پرداخت. خانواده ایشان بسیار پایبند به نظام مقدس جمهوری اسلامی و ولایت فقیه می‌باشند. بطوریکه دو نفر از برادرانش مدتی در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل حضور داشته و...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید جهانبخش میرشکاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد جهانبخش ميرشکاري »
چهاردهمین روز از مهر سال 1348، زردی برگ درختان و ریزش آنها حکایت از رسیدن فصل خزان را می‌کرد. صبحگاه همان روز در روستای طشک، از توابع آباده طشک، میان خانواده‌ای متدین و مذهبی، طفلی چشم به جهان گشود که همراه خود بهار پر طراوت زندگی را در خزان نمایان ساخت. نام جهانبخش را برای او برگزیدند و در دامان پر مهر خود به تربیت وی همت گماشتند. گامهای مصمم خود را برای فراگرفتن دانش به سوی دبستان...
شهدا سال 65 -خاطراتی از برادر شهید اکبر ربیعی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد اکبر ربيعي »
در آخرین اعزام به جبهه، چون مدت ۲۲ روز از برگشتن او از جبهه نگذشته بود، از طرف خانواده از جبهه رفتن او ممانعت شد. به برادران گردان کمیل هم سفارش شده بود که از سوار کردن ایشان خودداری نمایند. ولی او به‌وسیله دوستانش به خارج از شهر نی‌ریز می‌رود تا در خارج از شهر سوار خودرو شود، ولی برادران گردان از بردن او به جبهه جلوگیری می‌کنند. بادلی شکسته و گریان و نالان به‌وسیله خودروهای عبوری خود...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید جهانشاه اکبرپور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد جهانشاه اکبرپور »
بسم الله الرحمن الرحیم الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عندالله و اولئک هم الفائزون (سوره توبه، آیه 20 ) شکر خدا که نعمتش شامل حالم شد و توانستم در صحنه نبرد حق و باطل شرکت کنم و در راه خدا جهاد نمایم.می‌خواستم همانطور که خداوند متعال می‌فرماید هر مسلمان باید وصیت کند، چند خطی بنویسم، برادران و خواهران من؛ در زندگی چیزی نداشتم و ندارم، جز کوله باری از گناه، می‌خواستم...
شهدا سال 62 -وصیتنامه شهید حسن عباسی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد حسن عباسي »
ام حسبت ان یترکوا و لما یعلم الله الذین جاهدوا منکم و لم یتخذوا من دون الله و لا رسوله و لا المومنین ولیجه و الله خبیر بما تعلمون. (سوره توبه، آیه 16) چنین می‌پندارند که شما را بدون آزمایش بحال خود رها می‌کنند، در صورتی‌که هنوز خدا (چنانچه معلوم و مشخص در علم ازلی است) در مقام طاعت و مجاهده، معلوم نگردانیده که از شما (مدعیان ایمان) چه کس به حقیقت مؤمن است که جز خدا و رسول...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید شمشاد فرجی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد شمشاد فرجي »
مسلم بدانید، کسی که خدا با اوست، شهید شود یا زنده باشد، پیروز است. امام خمینی (ره) شمشاد از قبیله سبکباران عاشقی بود که در 5/1/1341 همراه با نسیم و رایحه دل‌انگیز بهار در روستای خواجه‌جمالی از توابع بخش آباده طشک نی‌ریز، از راه رسید. در دشتهای سرسبز و زیبای روستا کودکی را پشت سرگذاشت و سری در میان سرها پیدا کرد. دست قضا اورا از نوازش دست‌های محبت‌آمیز پدر و مادر محروم کرد و مسئولیت پرورش و تربیت اورا...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید عباس دهقانی پور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد عباس دهقاني پور »
بسم الله الرحمن الرحیم قال الله تعالی، من طلبنی وجدنی و من وجدنی عرفنی و من عرفنی احبنی و من احبنی عشقنی و من عشقنی عشقته و من عشقته، قتلته و من قتلته فعلی دیته، فانا دیته. آنکس که مرا طلب کند می‌یابد، آنکس که مرا یافت می‌شناسد، آنکس که مرا شناخت دوستم می‌دارد، آنکس که دوستم داشت به من عشق می‌ورزد، آنکس که به من عشق می‌ورزد من نیز به او عشق می ورزم و آنکس که باو عشق...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید حمیدرضا (عباس) بیگی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
بر ریگزار شلمچه نشسته و با خود زمزمه می‌کرد: معبودا! دیگر تاب هجران ندارم و دلم سخت تنگ پرواز است و مشتاق دیدار. پس مرا دریاب و مدت انتظار را کوتاه کن. حمید، در اولین روز از فروردین سال ۱۳۴۸ در نی‌ریز، هم‌نوای چلچله‌های بهاری شد و شادی و طرب را به میان خانواده‌ای متدین و باایمان ارمغان آورد. دوران کودکی را در دامان مادری مهربان و آغوش پدری دلسوز و مسلمان پشت سر گذاشت. هفت‌ساله بود که راهی...
شهدا سال 61 -نامه شهید محمد به روش
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید محمد به روش »
یا ایها الذین آمنوا ان تنصر الله ینصر کم و یثبت اقدامکم. ای مسلمانان اگر نصرت دهید دین خدا را، نصرت دهد خدا شما را و ثابت کند قدمهای شما را. ای خدای بزرگ کاش جای یک جان هزاران جان داشتم که در راه تو فدا می‌کردم. سلام بر شما پدر و مادرم، الآن که دارم برایتان نامه می‌نویسم ساعت 12 ظهر است و تمام برادران در سنگر دست به دعا برداشته‌اند. اینجا همه جا سکوت است و فقط صدای...
خاطراتی از شهید سعید شاهدی در گفتگو با خانواده شهید
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد سعيد شاهدي »
«ما از مردم پنهان می‌کنیم که خانواده‌ی شهید هستیم تا جوردیگری به مانگاه نکنند!» این جمله‌ی یک مادر شهید است و نشانه‌ای تأسف‌بار از وضعیت قهرمانان ملی ما که  یا جانشان را در راه اسلام و وطن گذاشتند، یا تکه‌ای از وجودشان را! و حالا خانواده‌های آنان علاوه بر داغ عزیز، باید بار گران این ناملایمات و برداشت‌های اجتماعی را نیز به دوش بکشند. این نشانه‌ها را می‌توان در برخی صحبت‌های مردم نیز دریافت؛ صحبت‌هایی از این دست که: «هرچه سهمیه...